🌿🌼🌿 𝒜𝓃𝓃𝒶 🌿🌼🌿
🌿🌼🌿 𝒜𝓃𝓃𝒶 🌿🌼🌿
آوینا
اجی ببخشید دارم اینو میگم منم عین خودت ۱۸ سالمه و کنکوری
چجوری مدرسهای بودی که بهت یاد ندادن یه روزتم نباید بدون برنامه ریزی باشه
بابد تو دوران کنکور پیوستگی و استمرار داشت
خوبه میدونی دیر نیست و هنوزم میتونی ادامه بدی
من یه مدرسه دولتی درس میخونم تو یه شهر کم توسعه یافته و یه با دانش اموزایی ک همش دنبال لغو امتحانات و مسخره بازین
رقابت ک هیچی اینجا حتی معلما هم امید ندارن به دانش اموزا
من سال دهم که اومدم
محیط درسی خیلی اوکیای ک نبود بچههاش هم که اصلا نمیدونستن تست و کنکور چیه
خب همچینم خوب نیست
شاید اگه تو جوهای ما بودی به جای این پست مینوشتی ایا برای قبول شدن حتما باید جزو مدارس سمپاد بود؟؟؟
پس بدون همین الانشم شرایطت بهتر خیلیاس
ولی فکرم نکن همه دولتیا بیخیال تست و کنکورن
من با اینکه مدرسم داغون بود
ولی از دهم کنکوری خوندم و تست و این حرفا
همشم از فضای مجازی یاد گرفتم
بزار یه خبر دیگه هم بهت بگم که خودت میدونی
امسال سال کنکور عجیب غریب و خیلی بدی بود
چرا چون
از سه برابر شدن بنزین
اغتشاش
شهید شدن سردار
بعدم سایه جنگ
هواپیما اوکراینی
تا این کرونا
خیلیا درگیرش شدن
و شرایط واقعا مشخص نیست
ولی ما باید سرمونو عین کبک بکنیم تو برف
و فقط درس بخونیم
به امید موفقیتمون
امیدوارم تونسته باشم بهت کمکی کنم
سلام هم خانواده ایهای عزیز
امیدوارم تن تان نیاز با ناز طبیبان پیدا نکند
من پسری جوان (زیر 30) هستم که خدا رو شکر از جهت شخصیتی و تحصیلی و شغلی جایگاه مناسبی دارم (خودستایی نیست چون شما بنده رو نمیشناسید) و تک فرزند خانواده هستم. زمانی که صحبت میکنم، از نظر فن بیان مشکلی ندارم. من در جمعهای شغلی، دوستان و اقوام فرد کم صحبتی هستم. صحبت کردن بی دلیل و صرفا ادامه دادن بحث و معاشرت با جمعی که دخلش هستم (جمع فامیلی و کاری) و ازشون خوشم نمیاد در نظرم کاری عبث و دوست نداشتنی است و به این دلیل فردی کم صحبت هستم.
این قضیه باعث شده که در جمعهای شغلی و فامیلی، حضورم انگار به چشم نیاید و همه با هم صحبت میکنند به جز من و رفتار افراد به گونهای هست که انگار من وجود خارجی ندارم و کسی نه من رو مخاطب خودش قرار میدهد و نه حتی سر صحبت رو با من باز میکند در حالی که انتظار من از افرادی مثل عمو که مثلا 15 یا 25 سال از من بزرگ تر هستند این هست که اونها سر بحث رو باز کنن و سپس من با آنها همراهی کنم. ولی متاسفانه اونها هنگام صحبت کردن حتی ارتباط چشمیکه خردترین نوع ارتباط هست رو با من ندارن.
به عنوان پیش زمینهای برای توصیف اطرافیان به خصوص فامیل، بی هیچ گونه اغراق و بدبینی ای باید عرض کنم که افراد به شدت بدخواه، حسود، کنگر خور و لنگر اندازی (رفت و آمد به شدت یک طرفه) هستند و به خاطر بالاتر بودن موقعیت و جایگاه تحصیلی من از خود و فرزندان شون بسیار حسادت میورزند که برای پدر و مادرم و من این قضیه در موقعیتهای مکرر و مختلف عیان شده.
اسفناک ترین بخش قضیه اینه که پدر بزرگ و مادر بزرگم از کودکی به والدینم نسبت به سایر فرزندان شون تبعیض قائل میشدن و همچنان هم این رویه رو دارند و حتی نسبت به من که نوه شون هستم این رویکرد رو دارند و مکررا شنیدیم که از من و پدر و مادرم نزد سایرین بدی گفته اند. (این مواردی که گفتم به صورت متعدد برای من و پدر و مادرم به اثبات رسیده و صرفا بدبینی من نیست و وصف بیشتر درباره سجایای اخلاقی اونها در این مقال نمیگنجد)
این پیش مقدمه رو گفتم تا ببینید افراد مقابل ما چه کسانی هستند. من با خودم فکر کردم که اگه بخواد روند پیش رو به این صورت پیش بره و کسی من رو تحویل نگیره و حضورم نادیده گرفته بشه، ممکنه در آینده نزدیک که امورات مهم به من واگذار خواهد شد یا اگر قرار باشه برای مثال به عنوان نماینده والدینم اموراتی رو اداره کنم، سایرین من رو غیر جدی خواهند گرفت و حرف شنوی از من نخواهند داشت.
لذا تلاش کرده ام به مشارکت بیشتر در معاشرت و بحثها و در مواردی آغاز بحثها. اما بزرگ ترین دغدغه و دل مشغولی من این هست که علاوه بر جاذبهای که در حال بازسازی اش هستم، دافعه ام از بین نرود و پابرجا باشه و اونها خیال نکنن که با این همه کم محلی و بی توجهیای که نسبت به ما و به خصوص من تا این سن داشته اند، من تفکرات مشابهی نسبت به اونها دارم و ساده لوح به نظر نرسم.
من میدونم به دلیل بدخواهی و حسادتی که اونها دارند، هرگز در آینده نیز آغاز کننده معاشرت با من نخواهند بود و اگر همیشه معاشرتها از جانب من آغاز شود و ادامه پیدا کنه به احتمال زیاد تصور خواهند کرد که من تمایل و رغبتی به سوی اونها دارم و نسبت به اون تفکراتی که نسبت به من دارند غافل هستم.
ممکنه بگید که چه فرقی میکنه که اونها چه فکر کنند اما باید بگم که اگر از ما احساس صمیمیت و نزریکی نسبت به خودشون ببینند زحمات و بدخواهیهایی رو بر ما تحمیل خواهند کرد که امکان توضیح بیشترش وجود نداره.
به صورت مشخص سوال من این هست که در مورد این حالت خاص فامیلی، و همچنین محیط کاری، در مورد افرادی که ناگزیر هستیم باهاشون صحبت یا معاشرت کنیم چگونه باید رفتار و معاشرت داشت که هم حضور و جایگاه آدم توی اون مکان یا اون اجتماع تثبیت و احساس بشه و هم طرف مقابل بدونه که من هم مثل اون چشم دیدن اون رو ندارم و کارهایش نسبت به من بر من پوشیده نیست و دافعه شخصی ام نیز در کنار جاذبه ام حفظ بشه. این موضوع دغدغه زیادی برام ایجاد کرده.
از شما خواهران و برادران خواهشمندم من رو مثل خواهر و برادر خودتون راهنمایی بفرمایید. پیشاپیش قدردان زمانی که میگذارید هستم
مرتبط :در جمعهای دوستانه، از چی حرف بزنیم که غیبت نشه ؟
دوست دارم که غیبت کردنم کم بشه اما نمیدونم چه جوری؟
گناه غیبت چه جوری بخشیده میشه ؟
موقع حرف زدن با دیگران، حرف کم میارم
دلم میخواد همه جا حرف برای گفتن داشته باشم
مراقب حرفها و گفتههایمان باشیم
چکار کنم راحت حرفم رو بزنم و تصمیم بگیرم؟
از روی سادگیم یه حرفی میزنم که نباید بزنم
چطوری به خاطر کم حرفیم مغرور به نظر نرسم؟!
مواظب حرفها و رفتارهامون باشیم
قبل از هر چیزی اول یاد بگیریم چطور باید حرف بزنیم!
حرفهای دیگران خیلی واسم مهم شده
عاقل اول فکر میکند سپس حرف میزند
تصمیم گرفتم دیگه زیاد حرف نزنم
حرف بقیه نسبت به من و رفتارم برام خیلی مهمه
دل شیر ندارم که حرفم را رک بگویم
هر حرفی باید در موقعیت خودش زده بشه
میخوام قوی بشم طوری که در مقابل حرف دیگران خودم رو نبازم؟
به نام خدا
حتما بخون خیلی مهمه
مثل داداش نداشتم دوست دارم!..خیلی الان خستم ولی نصیحتت میکنم...ببین به عنوان پدر که اصلا نمیشه گفت ولی به عنوان برادر بزرگتر حرفای بنده حقیر رو گوش کن....
همیشه از ته قلب توکلت به خدا باشه
دل کسی رو نشکن(هر چند متاسفانه من این کارو زیاد با بچههای سایت انجام دادم حلالیت از همه😊)
به مامان بابات احترام بذار و داداش یا خواهرت چون اینا هستن با زنت که بدردت میخورن
به خودت برس و خوش تیپ و خوشگل باش
مغرور نباش
اگه دنبال پولی برو بازار بهش میرسی که من همین کارو کردم
پول حلال خیلی مهمه
تو بسیج ثبت نام کن چون بدردت میخوره
زبان رو حتما یاد بگیر
کارای کامپیوتری رو حتما یاد بگیر
حتما یه فن یاد بگیر تا اگه کار نداشتی یه مغازهای بگیرنت
من خودم درسم معمولی بود حالا اگه دوست داری ادامه بده چون امروزه متاسفانه مدرک گرایی خیلی مهمه
به هر جا که رسیدی بدون از تو بهتر میلیونی وجود داره پس غره نشو
هیچ گاه خود ارضایی نکن که اثار بدی داره
دنبال ناموس مردم نباش
گذشته رو ول کن
فردا دیره
برنامه ریزی داشته باش
مطالعه در زمینه روانشناسی زناشویی و تربیت بچه رو پیشه اوقات فراغتت قرار بده که بدردت میخوره
با مردم خوش اخلاق باش و دوست زیاد داشته باش تا پارتیت زیاد باشه
ورزش کن
اگه دنبال شهرتی یه ورزش یا هنر رو جدی دنبال کن
کم حرف بزن
تلقین بد به ذهنت راه نده
خودتو واسه کسی کوچیک نکن
از الان پول جمع کن
خصیص هم نباش
نه گفتن رو یاد بگیر
اهل مطالعه باش
کارای جالب انجام بده مثلا من قرارگذاشتم در اینده با همسرم بعضی از شبای تابستون بریم بالا پشت بوم و از تلسکوپ ستارهها رو ببینیم!.البته همسرم هنوز پیدا نشده ولی حتما موافقت میکنه!!
یا مثلا حیوون نگه دار
ادب خیلی مهمه
از حق خودت دفاع کن
هدفاتو به هیچ کس نگو
سعی کن حافظ کل قران بشی
صلوات خیلی ارامش بخشه
دعوا رو واسه مواقع ضروری یاد بگیر
به قول اقای کابوی تنها از زندگی بزرگان عبرت بگیر
و .........
بازم یادم افتاد بهت میگم
راستی سعی کن یه زبان دیگه و یه موسیقی و یه ورزش رو هم یاد بگیری
ضمنا سعی کن روزانه دو حدیث از پیشوایان دینی رو یاد بگیری که سخنانشون از هر عالمیبهتر و زیباتره
تعداد صفحات : 6
سلام
چون آشنایی به قصد ازدواجه و هنوز اتفاقی نیفتاده فعلا مطرح نکنید بهتره چون قطعا نارحت میشه
ولی رابطه تون که جدی تر شد و به ازدواج نزدیک تر شدید میتونید بهش بگید.
من خودم اگه کسی رو دوست داشته باشم(نَه هرکسی! اون کسی که باید باشه) ازش تعریف زیاد میکنم و نکات مثبتش رو زیاد بهش میگم.
(کلا عادت دارم به تعریف کردن. گفتن نکات منفی چیزی یا کسی واسم خیلی سخته)
مثلاً خواهم گفت : تو بی نظیر و خاصی🥰
چقد من خوشبخت و خوش شانسم که تو رو دارم🥰
بعدم چون هزار بار اینا رو بهش گفتم و دیگه فهمیده که چقد به نظر من بی نظیر و خاصه
اگه انتقادی هم کنم نارحت نمیشه و میفهمه خیر و صلاحش رو میخوام😊
بعد وقت دندون پزشک میگیرم
بعد بهش میگم راستی من وقت دندون پزشک دارم باهام میای تنها نرم؟
بعد که باهم رفتیم تو راه بهش میگم دکتره خیلی دکتر خوبیه اگه تو هم کاری خواستی انجام بدی این آدم درست و خوبیه 👍
من واسه تو هم وقت گرفتم.
ایمپلنت خیلی خوب انجام میده.
تعریفش رو زیاد شنیدم
حالا دو گزینه پیش میاد
1)میگه نَه مرسی از دندون پزشک خوشم نمیاد کاری ندارم انجام بدم😐😑
2) قبول میکنه و میاد دندوناش رو چک میکنن و بهش میگن چی به چیه و خلاصه انجام میده دیگه
اون گزینه1 رو اگه من باشم راضیش میکنم😁تو همون مسیر مطب دکتر😁اونقد که حرف میزنم حرف میزنم حرف میزنم از فواید ایمپلنت میگم🤦♀️😂از مضرات و مشکلات دهانی و دندانی میگم اونقد سند و مدرک پزشکی نشون میدم(از قبل آماده کردم واسه روز مبادا اگه قبول نکنه)
که آخرش میگه : باش 😐😑
مطمئنم اون حجم از حرف زدن و توضیح دادن رو نمیتونه تحمل کنه😁😂
خلاصه اینا راه حل من بود اگه تو شرایط مشابه شما باشم.
البته اگه جواب نده باز میشینم راه حل پیدا میکنم🤭😂
دیگه نمیدونم حرفام به درد شما میخوره یا نَع😑