نداشتن تکیه گاه عاطفی داره بهم فشار خیلی زیادی وارد میکنه بازدید : 435 دوشنبه 31 فروردين 1399 زمان : 2:38 1 2 3 4 5 خدا مامانتو بیامرزه اگه بگم درکت میکنم فقط‌ی دیالوگ مسخره گفتمهیچکی شرایطتو درک نمی‌کنه ببین رفیق تو‌ی چیزای رو از دست دادی اما بدتر از اون.ی چیزای رم داری از دست میدی یعنی داری کم کم از دست میدی... ی بخشی از خانوادتو از دست دادی . برم نمی‌گرده الان خودتیو آبجیت . بخشی از خانوادت که برات مونده اما اون چیزایی که داری کم کم از دست میدی .مثل‌ی زخم داره خون ریزی میکنه کارت . اعصابت . ظاهرت . درس و همین خانواده کوچولوی دونفرت (منظورم خودت و خواهرته) داری اینارم کم کم از دست میدی اصلا حواست هست ؟...چیکار میخوای بکنی ؟ بزاری همینجوری زندگیت به خون ریزی ادامه بده ؟فکر میکنی برا کسی مهمه ؟نه !...حداقل جلوی خونریزی چندتاشونو بگیر اعصابت که طول میکشه تا نجات پیدا کنه وزنتم طول میکشه تا کم شه اما حداقل درس و کارتو نجات بده این خانواده دونفر رو نجات بده اگه داری میخونی . اینجوری حرف میزنم ناراحت نشو معلومه بچه با جنمیهستیاما از زندگی تنه خوردی بدم تنه خوردی اما باور کن زندگی صبر نمی‌کنه تو‌ی تکیه گاه پیدا کنی بعدش بیاد ادامه تنه‌هاشو بهت بزنه این خیلی بده .. شرایط طوری بشه که آدم مجبور باشه زود بزرگ شه اما شرایط طوری شده که مجبوری زود بزرگ شی شروعشماگه گواهی نامه نداری گواهی نامه بگیر کارای بانکی رو انجام بده خریدارو انجام بده کاری اداری رو انجام بده کارتو ادامه بده واسه درآمد داشتنکلا کارای که مردا انجام میدن مراقب آبجیت باش حتی اگه قبلا با هم دعواهای خواهر برادری داشتین دیگه الان تو تکیه گاهشی بازم از بابت مامانت متاسفم نارحت نشو این حرفو دارم بهت میزنم اما با مرده‌ها زندگی نکن فقط بهشون فکر کن اونم نه همیشه بعضی وقتا چون مرده‌ها فرصت زندگی شون تموم شدهاما تو هنو فرصت زندگی داریخدا مامانتو بیامرزه برات از ته دل آرزوی موفقیت میکنم :)موفق باشی آشنایی با کارخانه ترازوی توزین صدر
خدا مامانتو بیامرزه
اگه بگم درکت میکنم
فقط‌ی دیالوگ مسخره گفتم
هیچکی شرایطتو درک نمی‌کنه
ببین رفیق
تو‌ی چیزای رو از دست دادی
اما بدتر از اون.ی چیزای رم داری از دست میدی
یعنی داری کم کم از دست میدی
...
ی بخشی از خانوادتو از دست دادی . برم نمی‌گرده
الان خودتیو آبجیت . بخشی از خانوادت که برات مونده
اما اون چیزایی که داری کم کم از دست میدی .
مثل‌ی زخم داره خون ریزی میکنه
کارت . اعصابت . ظاهرت . درس و همین خانواده کوچولوی دونفرت (منظورم خودت و خواهرته)
داری اینارم کم کم از دست میدی
اصلا حواست هست ؟
...
چیکار میخوای بکنی ؟
بزاری همینجوری زندگیت به خون ریزی ادامه بده ؟
فکر میکنی برا کسی مهمه ؟
نه !
...
حداقل جلوی خونریزی چندتاشونو بگیر
اعصابت که طول میکشه تا نجات پیدا کنه
وزنتم طول میکشه تا کم شه
اما حداقل درس و کارتو نجات بده
این خانواده دونفر رو نجات بده
اگه داری میخونی . اینجوری حرف میزنم ناراحت نشو
معلومه بچه با جنمی‌هستی
اما از زندگی تنه خوردی
بدم تنه خوردی
اما باور کن زندگی صبر نمی‌کنه تو‌ی تکیه گاه پیدا کنی
بعدش بیاد ادامه تنه‌هاشو بهت بزنه
این خیلی بده .. شرایط طوری بشه که آدم مجبور باشه زود بزرگ شه
اما شرایط طوری شده که مجبوری زود بزرگ شی
شروعشم
اگه گواهی نامه نداری گواهی نامه بگیر
کارای بانکی رو انجام بده
خریدارو انجام بده
کاری اداری رو انجام بده
کارتو ادامه بده واسه درآمد داشتن
کلا کارای که مردا انجام میدن
مراقب آبجیت باش
حتی اگه قبلا با هم دعواهای خواهر برادری داشتین
دیگه الان تو تکیه گاهشی
بازم از بابت مامانت متاسفم
نارحت نشو این حرفو دارم بهت میزنم
اما با مرده‌ها زندگی نکن
فقط بهشون فکر کن اونم نه همیشه بعضی وقتا
چون مرده‌ها فرصت زندگی شون تموم شده
اما تو هنو فرصت زندگی داری
خدا مامانتو بیامرزه
برات از ته دل آرزوی موفقیت میکنم :)
موفق باشی